غزل معاصر

گلچینی از بهترین اشعار و غزل های معاصر و کهن

غزل معاصر

گلچینی از بهترین اشعار و غزل های معاصر و کهن

چقدر ساده به هم ریختی روان مرا

چقدر ساده به هم ریختی روان مرا
بریده غصّه ی دل کندنت امان مرا

قبول کن که مخاطب پسند خواهد شد
به هر زبان بنویسند داستان مرا

گذشتی از من و شب های خالی از غزلم
گرفته حسرت دستان تو جهان مرا

سریع پیر شدم آنچنان که آینه نیز
شکسته در دل خود صورت جوان مرا

به فکر معجزه ای تازه بودم و ناگاه
خدا گرفت به دست تو امتحان مرا

نه تو خلیل خدایی نه من چو اسماعیل
بگیر خنجر و در دم بگیر جان مرا

تو را به حرمت عشقت قسم بیا برگرد
بیا و تلخ تر از این مکن دهان مرا

چه روزگار غریبی است بعد رفتن تو
بغل گرفته غمی کهنه آسمان مرا

تو نیم دیگر من نیستی؛ تمام منی
تمام کن غم و اندوه سالیان مرا

امید صباغ نو

سلام سوژه نابم برای عکاسی

سلام سوژه نابم برای عکاسی‌
ردیف منتخب شاعران وسواسی‌

*

سلام «هوبره»ی فرش های کرمانی‌
ظرافت قلیان های شاه عباسی‌

*

تجسم شب باران و مخمل نوری‌
تلاقی غزل و سنگ یشم الماسی‌

*

و ذوالفنون، شب چشم تو را سه تار زده‌
به روی جامه دران با کلید «سل لا سی»

*

دعا، دعای همان روزگار کودکی است:
خدا تُنه ته دو باله تو مال من باسی‌

حامد عسکری‌