غزل معاصر

گلچینی از بهترین اشعار و غزل های معاصر و کهن

غزل معاصر

گلچینی از بهترین اشعار و غزل های معاصر و کهن

عشق بعضی وقتها از درد دوری بهتر است

عشق بعضی وقتها از درد دوری بهتر است
بی قرارم کرده و گفته صبوری بهتر است

*

توی قرآن خوانده ام... یعقوب یادم داده است:
دلبرت وقتی کنارت نیست کوری بهتر است

*

نامه هایم چشمهایت را اذیت می کند
درد دل کردن برای تو حضوری بهتر است

*

چای دم کن... خسته ام از تلخی نسکافه ها
چای با عطر هل و گلهای قوری بهتر است

*

من سرم بر شانه ات ؟..... یا تو سرت بر شانه ام؟.....
فکر کن خانم اگر باشم چه جوری بهتر است ....؟

حامد عسکری

گفتم فراق را به صبوری دوا کنم

گفتم فراق را به صبوری دوا کنم


صبرم زیاد نیست، چرا ادّعا کنم؟


بوسیدمش ز دور و چنین مستم از غرور


گر بوسه بر لبش بگذارم چه ها کنم


گفتم به قول خویش وفا کن، جواب داد


کی قول داده ام که بخواهم وفا کنم؟


بیم فراق دارم و باید به شوق وصل


شب تا سحر نماز بخوانم، دعا کنم...


اشکی نمانده است که جاری کنم ز چشم


جانی نمانده است که دیگر فدا کنم


ای عشق، من که عقل خود از دست داده ام،


دیوانه ام مگر که تو را هم رها کنم؟


زاهد به ذوق آمده از شعر من ولی


ننگا به من که ذوقی از این مرحبا کنم


سجّاد سامانی